![]() |
مدح امام حسن (ع)
آن را که مبتلای حسن آفریده اند
غرق غم و بلای حسن آفریده اند
سینه زنیم و سینه ی ما جایگاه اوست
این سینه را سرای حسن آفریده اند
دیوانه وار نعره زنم مجتبی مدد
دل را پُر از هوای حسن آفریده اند
افراشته باد پرچم آقاییِ حسن
سر را به زیر پای حسن آفریده اند
باید که با مرام حسن آشنا شوی
ما را به اقتدای حسن آفریده اند
مجتبی روشن روان
محتاج سفره ات همه حتی کریم ها
خوردند دانه از کرمت یا کریم ها
هر صبح عطر کوی شما می وزد به ما
مستانه می وزد به دل ما نسیم ها
مست است دل ز عهد الستُ بربکم
ما سینه می زنیم در غم تو از قدیم ها
از قبر بی ضریح تو خورشید می دمد
ای جان! فدای غربت کویت کلیم ها
بر خاک قبر تو همه تعظیم می کنند
بنگر دمی به قامت قامت دو نیم ها
با صادق است و باقر و سجاد هم جوار
یا مجتبی بقیع تو باشد حریم ها
حامد ظفر
قیام سبز در عالم پدیده ی حسن است
که سیب سرخ، یقیناً رسیده ی حسن است
دلی که جای قدوم حسین گردیده
به یمن گوشه نگاهی ز دیده ی حسن است
غزل سروده شده از ازل برای حسین
ولی حسین پیام قصیده ی حسن است
اگر که کرببلا شد علم بدان جانا
قیام کرب و بلا خود پدیده ی حسن است
حسن به گریه کنان حسین می بالد
حسین اشک چکیده ز دیده ی حسن است
تمام عمر به دنبال رایت حسنم
که من غلام حسین از عنایت حسنم
ناصر شهریاری
ای دل زمان عرض تشکر به کبریاست
جشن عموم شکرگذاری بنده هاست
ماه خدا سفره ی عام ضیافت است
ماه حسن نگاه حسن ماه مجتباست
توحید را که شرط ولایش نوشته اند
اینک حسن امام بشر حجت خداست
بر خاک دوست ناصیه ی شکر می نهیم
ابن بوتراب در این سجده ذکر ماست
نوری که سجده گاه ملائک شود چه باک
آدم اگر به خویش کند سجده پس رواست
اسما را به معنی تام و تمام اوست
یعنی که اسم اعظم اسما کبریاست
شیرین ترین عسل دم افطار نام اوست
یارب چه قدر نام حسن با دل آشناست
اهل بهشت سید خود را صدا کنند
او سرور تمام جوانان باصفاست
محمود ژولیده
اگـــــــــر یک تبســــــم حسن مــی شدیم
مــــــــــــرید خصال حسن مـــــــی شدیم
.
دل روشن اش را ورق مـــــــــــــی زدیم
و بــــــــا نــــــور او ، همسخن می شدیم
.
ز بــــــــوی کرامـــــــات او چـــون بهار
شکـــــــوفا و گل پیرهـــــن مـــــی شدیم
.
بــــــــه بــــــاغ جمــــــالش قدم می زدیم
شبــــــــــــی بلبل آن چمـــــن مـــی شدیم
.
بــــــــرای پــــــــــراکندن عطـــــــــر او
جهانـــــگرد ، چـــــــون نسترن می شدیم
.
چـــــو گیسوی عرفــــان ، به دست حسن
شکن ، در شکن ، در شکن مــــــی شدیم
.
بــــــــــرای تمـــــــــاشای صبر خـــــــدا
بـــــه گـــــــرد حسن ، انجمن مـــی شدیم
.
ز او مــــــی گرفتیم مــــــــــا مشق نــور
بــــــــه تعلیـــــم او ، شب شکن می شدیم
.
حسن فصـــل پیوند دل هــــــــای مـــاست
بدون حسن ، « ما » و « من » می شدیم
.
نبودیـــــــــــــم اگـــــــــر بسته ی مهر او
بـــــــه مـــــولا قسم ! ریشه کن می شدیم
.
حسن سیـــــــــــرتـــــــان ، وارث آدم اند
چه خوبست مــــا هم « حسن » می شدیم
رضا اسماعیلی
دل را سپرده ایم به دست کریم ها
امروز نه، ز روز ازل از قدیم ها
.
ما خاک پای خادمتان هم نمی شویم
دلداده تو نوح و مسیح و کلیم ها
.
بر سینه کسی نزند دست رد حسن
دلبسته عطای تو حتی رجیم ها
.
هر کس که زیر سایه حُسنِ حَسن رسید
پر می زند ز قلب و دلش کل بیم ها
.
خیره شدن به تابش خورشید کی شود
درک شما کجا و عقول فهیم ها؟!
.
وقتی حسن امام شود در تمام شهر
راحت شود خیال تمام یتیم ها
.
در اوج غربتش به برادر خطاب کرد
لا یوم مثل قصۀ ذبح عظیم ها
.
از تربت تو بوی غم و غصه می وزد
بویی ز دود کوچه گرفته نسیم ها
حسین ایزدی
در مدح تو باید که ببندیم دهان را
وقتی که بریدند ادیبانه زبان را
.
ای آینه ی حسن خدا، یوسف مصری
با آمدنت تخته کند زود دکان را
.
بازار سر زلف تو از بسکه شلوغ است
انگشت به لب کرده زلیخا صفتان را
.
وصف مژه ها و خم ابروت مرا کشت
زحمت نده صیاد دگر تیر و کمان را
.
با تکه کلافی به وصال تو رسیدم
زهرا به حسابم زده این سود کلان را
.
تا سفره ی احسان کرم خانه تان هست
سائل نخورد ثانیه ای غصه ی نان را
.
زرتشت مسلمان شده ی چشم خمارت
انداختی از چشم همه دیر مغان را
.
ما بهتر از این روضه، بهشتی نشناسیم
بهتر که بچسبیم همین نقد جهان را
.
با طشت نگو، کوچه ی غم خون جگرت کرد
ترسم که به زینب برساند جریان را
وحید قاسمی
با تشکر از سایت سائلین
:: موضوعات مرتبط: ایام ولادت ائمه علیه السلام، امام حسن علیه السلام، ،

